آخرین مطالب
امکانات وب
اما من هشتم اسفند پارسال را خوب یادم هست.
هشت اسفند پارسال،مصادف بود با روز شنبه.یک روز آفتابی با هوایی تقریبا مطبوع.
روز قبلش انتخابات مجلس شورای اسلامی و همزمان انتخابات مجلس خبرگان بود.
آن روز هیچ کسی شانسی برای پیروزی رفسنجانی در انتخابات خبرگان و حزب اصلاح طلبان در مجلس،متصور نبود.
روز هشت اسفند برای من خیلی عادی شروع شد و تقریبا همه کارهایی که در آن روز انجام دادم را به خاطر دارم.
البته فقط تا ساعت 10:45 صبح.
بعد از آن فقط چند صحنه به یاد دارم.
ساعت 10:45 حالم خوب بود و مشغول کارم بودم اما فقط چند ثانیه غفلت کافی بود تا خودم را بین زمین و آسمان ببینم و بعدش...
دیگر روی زمین بودم اما ...
چشمم را بستم،از هوش رفتم.
به هوش که امدم توی آمبولانس بودم.
دفعه بعد که چشمم را باز کردم توی بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بودم.
....
می گویند آدم درد هایی که کشیده را به خاطر نمی آورد.
راست میگویند!!
من خاطره خاصی از درد هایی که کشیدم ندارم اما عذاب وجدان هایم را یادم هست.
عذاب وجدان از این که خانواده ام را آشفته کردم.
از این که شخصی را از بی خبری آزردم.
از این که ...
از اینها که بگذریم چیز دردناک آن روزها،تکرار مداوم و لاینقطع جملات و کلماتی بود که بعد از بیهوشی اتاق عمل سراغم می آمد.
تصور کنید مجبورید ساعت ها روی تخت icu دراز بکشید و این شعر مدام در ذهن تان تکرار شود:
شادم تصور میکنی وقتی ندانی،لبخند های شادی و غم فرق دارند.
یا
کاش فصل پنجمی در راه بود،کاش فصل وصل ماه بود.
بدتر از اینها اما جملات ناقص و بی معنا یا شعرهای نیمه کاره ای بود که هر چه تلاش میکردم ادامه اش یادم نمی آمد.
روز آخری که مهمان icu بودم اما جمله" ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً " در ذهنم بالا و پایین میرفت.
روزها و شبهای بدی بود اما وقتی از بیمارستان مرخص شدم همه چیز برایم بوی تازگی میداد.
بعد از دو هفته توانستم آسمان را ببینم.
شب بود و آسمان پر از ستاره.
...
وقتی از بیمارستان مرخص شدم اصول گرایان شکست سختی در انتخابات خورده بودند و رفسنجانی با رای بالا در انتخابات خبرگان پیروز شده بود.
.
.
.
حال من همچو اسیری است که هنگام فرار
یادش آمد که کسی منتظرش نیست
نرفت!!!
در امتداد رسیدن...برچسب : نویسنده : 5getalong9 بازدید : 114