از ترس هایم

ساخت وبلاگ
 

من از فیلم دیدن میترسم.

اگر بخواهم دقیق تر بگویم، از خود فیلم میترسم.

فیلم و به طور وسیع تر صنعت سینما قدرت اعجاز گونه ای در تسخیر و مبهوت کردن ذهن بیننده دارد.

فیلم با جاذبه های بصری و سمعی اش و با درگیر کردن تقریبا تمامی احساسات آدمی این توان را دارد که افسار ذهن ما را در دست گیرد و آن را به هر سمت و سویی بکشد.

مهم ترین و ابتدایی ترین کانال دریافت اطلاعات برای انسان چشم و قدرت بینایی اوست و فیلم با اشراف کامل به این حوزه دریافتی،میتواند ورودی و خروجی ذهن بیننده را تحت کنترل قرار دهد و دقیقا آن چیزی را که کارگردان صلاح بداند را در ناخودآگاه ذهن مان حک کند.

چه دروغ هایی که به اسم حقیقت و در چارچوب قشنگ و چشم فریب سینما و فیلم به خوردمان داده اند و ما نشخوار کرده ایم.

چه انگاره های مسلم و غیر قابل تغییری در ذهن مان هست که با واسطه یا بی واسطه از فیلم و سینما به یادگار داریم.

قدرت نفوذ و مسخ فیلم به گونه ای است که حتی اگر با آگاهی قبلی از این تاثیر به تماشای یک فیلم بنشینی باز در آخر رسوب هایی از موضوع فیلم در ذهنت ته نشین میشود و تو سالها آن رسوبات را به عنوان مسلمات ذهنت ملاک تصمیم و فکرت قرار میدهی.

در این وانفسای اغواگری و فریب کاری هر جناح فکری که بتواند بیشتر مخاطب را تحت تاثیر خود قرار دهد بیشتر میتواند از این نفوذ بهره برداری های شخصی و جناحی داشته باشد.

هالیوود به عنوان قدرت مند ترین بازیگر عرصه سینما در جهان،این توان را دارد که هرگونه تمایلات و ملاحضات که مدنظر گردانندگانش است را به خورد من و شما بدهد.

برای مثال این سالها که بحث "هم جنس گرایی" و "انحرافات جنسی" به هر دلیل کانون توجه غرب(به معنای وسیع خود) قرار گرفته شاهد فیلم هایی هستیم که در پوسته پرداختن به زندگی نامه شخصیت های بزرگ،سعی در عادی سازی این مقوله ها دارند.

مثلا فیلمی که در مورد "استیون هاوکینگ" فیزیک دان و کیهان شناس بریتانیایی ساخته شد و یا فیلمی که زندگی " آلن تیورینگ" دانشمند رایانه،فیلسوف و نظریه پرداز غربی را موضوع خود ساخته بود این دو شخصیت را هم جنس گرا یا دارای انحرافات جنسی فاحش معرفی میکند.

یا وقتی پای تحریف دین و به ویژه اسلام به میان آید در فیلم هایشان دیالوگ هایی میبینیم که با ماهیت اسلام کاملا مغایر است.

مثلا در فیلمی که اخیرا دیده ام این طور عنوان میشود که اسلام دین تسلیم محض شدن و مطیع بودن است  و مسیحیت دین پرسش گری و مطالبه خواهی است.

از این نوع تحریفات در سینمای خودمان نیز به وفور میتوان دید.

مثلا در مختار نامه، به شخصیت مختار ثقفی پرداخته میشود و او  رایک قهرمان و خون خواه اهل بیت معرفی میکند در صورتی که در تاریخ مکتوب این شخصیت کاملا مخدوش و متناقض است و روایات تقریبا قطعی در مورد قدرت خواهی و سواستفاده او از اعتقادات مردم میتوان یافت.

خلاصه این که فیلم به نظرم منبع خوبی برای یادگیری و استناد سازی نیست و تا جایی که میتوان باید به منابع معتبر تر و بی غرض تری مثل "کتاب" روی آورد.

.

.

.

.

ناگهان پرده برانداخته ای یعنی چه   مست از خانه برون تاخته ای یعنی چه

زلف در دست صبا،گوش به فرمان رقیب    این چنین با همه در ساخته ای یعنی چه

شاه خوبانی و منظور گدایان شده ای     قدر این مرتبه نشناخته ای یعنی چه


برچسب‌ها: فیلم, هالیوود, کتاب در امتداد رسیدن...
ما را در سایت در امتداد رسیدن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5getalong9 بازدید : 129 تاريخ : يکشنبه 7 خرداد 1396 ساعت: 19:10